بسیار اندکی به بررسی تأثیر نقش پیشبینیکنندگی همزمان عواملی چون تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم پرداختهاند. از اینرو پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا تابآوری و امید به زندگی پیشبینیکنندههای معنیداری برای بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم میباشند؟ در واقع پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همزمان دو عامل مهم فردی شامل تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی صورت میگیرد تا علاوه بر پیدا کردن رابطهی همزمان این عوامل با بهزیستی روانشناختی، نقش هر یک از آنها را در پیشبینی بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم مورد بررسی قرار دهد.
3-1- اهمیت و ضرورت پژوهش
موضوع سلامتی از بدو پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است؛ سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را حالت بهزیستی کامل بدنی، روانی و اجتماعی میداند (ایلاتی و ابونجمی، 2006). بنابراین یکی از جنبههای سلامتی به صورت بهزیستی بدنی است که نداشتن بیماری جسمی مشخصهی آن است. بیماریهای مختلف میتوانند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی داشته باشند به طوری که مطالعات نشان دادهاند که یک بیماری مانند دیابت میتواند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی و احساس خوب یودن و به عبارتی بر کیفیت زندگی بیماران داشته باشد (لاستمن و همکاران، 2000).
دیابت به عنوان یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جوامع پیشرفته و در حال توسعه در عصر حاضر بروز و شیوع پیدا کرده است. نه تنها خسارات اقتصادی ناشی از وجود بیماری در افراد مبتلا از اهمیت بالایی برخوردار است، بلکه خسارات روحی و روانی ناشی از آن که بر افراد بیمار و خانوادههای آنها تحمیل میگردد، نیز غیرقابل اغماض میباشد. نتایج مطالعات گذشته نشان داده است که تقریباً تمامی جنبههای زندگی افراد بیمار میتواند تحت تأثیر بیماری دیابت قرار گرفته و موجب کاهش سطح رضایتمندی و نیز کیفیت زندگی افراد بیمار گردد (پورکاخکی و همکاران، 2006؛ باقری و همکاران، 2005).
آمارهای موجود در ارتباط با بیماری دیابت حاکی از آن است که شیوع دیابت به طور هشداردهندهای افزایش یافته است و به عنوان اپیدمی شایع قرن مطرح شده است (کوکران، 2000). به طوری که حدود 135 میلیون نفر در سراسر دنیا به دیابت مبتلا هستند (فانگ و همکاران، 2004). در ایران نیز طبق آمارها، شیوع این بیماری بین 3/7 درصد تا 5/14 درصد متغیر بوده است (اردکانی و همکاران، 1377؛ امینی و همکاران، 1377؛ نوایی، کیمیاگر و عزیزی، 1376). بنابراین اهمیت بررسی بیماری دیابت نه تنها به عنوان یک بیماری شایع بلکه یک مشکل بهداشتی بزرگ آشکارتر میشود.
یکی از مشکلات مهم همراه با بیماریهای با ماهیت مزمن مثل دیابت بروز اختلالات روانپزشکی در مبتلایان به آنها است. فاکتورهای روانپزشکی در بروز بیماری دیابت در افراد مستعد نقش زیادی دارند. توجه توأم به مشکلات روانپزشکی و طبی باعث میشود تا از بروز عوارض کاسته شده و کیفیت زندگی بیماران دیابتیک افزایش یابد (کاپلان و سادوک، 1998).
از سوی دیگر، یکی از موضوعاتی که در دهههای اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، روانشناسی مثبتگرا است (سلیگمن و سنت چک میهالی، 2000). این دیدگاه بر توانمندیها و داشتههای فرد تأکید میکند و معتقد است هدف روانشناسی باید ارتقای سطح زندگی فرد و بالفعل کردن استعدادهای نهفتهی وی باشد. امروزه نیز دیدگاه جدیدی در علوم وابسته به سلامت به طور اعم و در روانشناسی به طور اخص در حال شکلگیری و گسترش است که هدف آن تمرکز روی سلامتی، بهزیستی و توضیح و تبیین ماهیت بهزیستی روانشناختی است.
بهزیستی روانشناختی در دو دههی اخیر در ادبیات پژوهشی به وفور مورد بررسی قرار گرفته است و دامنهی مطالعات آن از حوزهی زندگی فردی به تعاملات اجتماعی کشیده شده است (کول، 2002). بنابراین بررسی پیشایندهای آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
از سوی دیگر، در کشور ما تحقیقات نظامداری پیرامون بهزیستی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه صورت نگرفته است. بنابراین ضروری است تا میزان بهزیستی و عوامل پیشبینیکنندهی آن در این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به توضیحاتی که ذکر آن رفت به نظر میرسد که بررسی پیشایندهای بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. شماری از پژوهشها به بررسی عوامل خانوادگی، اجتماعی و فردی مؤثر بر بهزیستی روانشناختی پرداختهاند که در این میان، برخی تحقیقات نشان دادهاند که امید به زندگی و تابآوری از عوامل فردی مؤثر بر بهزیستی روانشناختی میباشند.
به طور کلی با مطالعه بهزیستی روانشناختی میتوان مقدمات پیشگیری از آسیبهای ناشی از برخورد با مسائل استرسزا را در افراد دیابتی با آسیب شبکیه چشم فراهم کرده و همچنین در تداوم برنامههای درمانی آنان مسیر همواری را ترسیم کرد. از طرفی، با توجه به اینکه سازهای مانند تابآوری قابل افزایش شدن از طریق آموزش میباشد و امید به زندگی نیز با برنامههای بخصوصی میتواند سیر صعودی را طی کند، نتایج پژوهش حاصل میتواند به برگزاری دورههای آموزشی در زمینهی تابآوری و امیدواری در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم منجر گردد تا از این طریق بتوانند با سرعت بیشتری سلامتی خود را باز یابند.
4-1- اهداف پژوهش
هدف اصلی:
پیشبینی بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم در ارتباط با تابآوری و امید به زندگی
اهداف جزیی:
بررسی نقش پیشبینیکنندگی تابآوری در ارتباط با بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم.
بررسی نقش پیشبینیکنندگی امید به زندگی در ارتباط با بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم.
بررسی تفاوت بهزیستی روانشناختی در مردان و زنان دیابتی با آسیب شبکیه چشم
5-1- فرضیههای پژوهش
در راستای اهداف پژوهش، فرضیههای زیر مطرح گردید:
تابآوری قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم میباشد.
امید به زندگی قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم میباشد.
اینجا فقط تکه های از پایان نامه به صورت رندم (تصادفی) درج می شود که هنگام انتقال از فایل ورد ممکن است باعث به هم ریختگی شود و یا عکس ها ، نمودار ها و جداول درج نشوند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 77u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
بهزیستی روانشناختی در زنان و مردان دیابتی با آسیب شبکیه چشم تفاوت معنیداری دارد.
6-1- تعاریف مفاهیم نظری و عملیاتی
الف- تعاریف مفاهیم نظری
بهزیستی روانشناختی: بهزیستی روانشناختی نوعی رضایتمندی و خرسندی افراد از کیفیت زندگی است که حالتی مثبت از رفاه جسمانی، روان شناختی و اجتماعی را شامل میشود (ریف و کیز، 2002).
تابآوری: تابآوری فرآیند توانایی یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز علیرغم شرایط چالشبرانگیز و تهدیدکننده میباشد (گارمزی و ماستن، 1991).
امید به زندگی: امید به زندگی، مجموعهای ذهنی است که مبتنی بر حس متقابل اراده و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف است (اشنایدر و همکاران، 2006).
بیماری دیابت: دیابت تغییری دائمی در شیمی داخلی بدن است که نتیجه آن وجود گلوکز زیاد در خون میباشد (رودی دبلیو، 1385).
رتینوپاتی (مشکلات شبکیه چشم): رتینوپاتی به اختلالاتی گفته میشود که موجب آسیب به شبکیه (رتین) چشم میشود.
ب- تعاریف عملیاتی
بهزیستی روانشناختی: منظور از بهزیستی روانشناختی نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه ریف (1989) شامل 18 سؤال و 6 خرده مقیاس پذیرش خود، هدف و جهت گیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، خود پیروی و روابط مثبت با دیگران میگیرد.
تابآوری: منظور از تابآوری نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون (2003) شامل 25 گویه و یک بعد کلی که کمترین نمره 25 و بیشترین نمره کسب شده در آن 125 میباشد، میگیرد.
امید به زندگی: منظور از امید به زندگی نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه امید به زندگی میلر شامل 48 سؤال به گونهای که نمره 48 ، کاملاً درمانده و نمره 240، حداکثر امید را نشان میدهد، میگیرد.
بیمار دیابتی: منظور از بیمار دیابتی بیماری است که به تشخیص پزشک متخصص حداقل از یکسال قبل به عنوان بیمار دیابتی در کلینیک و مراکز پزشکی تحت درمانی دیابت قرار گرفته باشد.
بیمار دیابتی مبتلا به آسیب شبکیهای: منظور از بیمار دیابتی مبتلا به آسیب شبکیه چشم بیماران دیابتی هستند که از آسیب شبکیه چشم رنج میبرند و آسیب بینایی آنها در حدی بوده است که در زندگی روزمره و امور عادی زندگی نیاز به کمکهای ویژه و همراه دارند.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
در این فصل ابتدا مفهوم دیابت و آسیبهای شبکیه چشم ناشی از آن مورد بررسی قرار گرفته است، سپس به بررسی متغیر اول پژوهش یعنی بهزیستی روانشناختی پرداخته شده و مدلهای در ارتباط با آن مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، مفهوم تابآوری به عنوان متغیر دوم پژوهش و مدلهای در ارتباط با آن مطرح شده و سپس مفهوم امید به زندگی که آخرین متغیر پژوهش حاضر است مورد بررسی قرار گرفته است. در انتها نیز به بررسی پژوهشهای انجام شده در ارتباط با رابطهی متغیرهای پژوهش پرداخته میشود.
1-2- دیابت
1-1-2- تاریخچه دیابت
قدیمیترین سند مربوط به بیماری دیابت نوشتههای پاپیروسی مربوط به 1500سال قبل از میلاد مسیح است که در آنها یک طبیب مصری به نام هسیرا علایم پرادراری و ادرار شیرین را برای این بیماری ذکر کرده است. هسیرا، بیماران خود را که به علایم پرادراری ناشی از دیابت مبتلا بودند، با رژیم غذایی خاصی شامل میوهها، غلات و کمی عسل درمان میکرد. از علت ابتلا به بیماری هیچ اطلاعی نداشت. بعد از او، پزشکان دیگر مصری تلاش میکردند بیماران دیابتی را با رژیم غذایی مشابه و عصاره گل خیار و جوی خیس کرده درمان کنند.
حدود 600 سال پیش از میلاد مسیح، سوسروتا پدر علم پزشکی در هند، علایم یک بیماری را توصیف کرد که بعدها به عنوان دیابت شناخته شد. در همین دوره چاراکا یکی از پزشکان هند باستان، این بیماری را مادهومئا نامید که به معنی عسل در ادرار بود. او برای تشخیص این بیماری از مورچه و دیگر حشرات کمک میگرفت زیرا ادرار مبتلایان به دیابت باعث جذب مورچهها میشد. سوسروتا و چاراکا اولین پزشکانی بودند که فهمیدند 2 نوع دیابت وجود دارد. نوعی که بیماران لاغر را در سنین جوانی مبتلا میکند و نوعی که افراد چاق در سنین بالاتر به آن دچار میشوند. پزشکان امروزی این 2 بیماری را به نام دیابت نوع اول و دیابت نوع دوم میشناسند.
سالیان متمادی نیز پزشکان زیادی در مصر، یونان و روم از دیابت سخن گقتند و به شناسایی این بیماری پرداختند تا اینکه در ایران برای اولین بار بوعلی سینا در قرن دوازدهم میلادی به توصیف این بیماری پرداخت. از آن زمان به بعد دانشمندان به تحقیقات خود در زمینه شناسایی علل و عوامل بیماری دیابت و درمان آن پرداختند که نتایج نشان داد برخی افراد مبتلا به دیابت قادر به ساخت انسولین با کیفیت مناسب نیستند.
2-1-2- انسولین چگونه در بدن عمل میکند؟
اغلب کمبود، یا نبود کامل انسولین، علت ابتلای جوانان و بزرگسالان به دیابت است. سلولهای تولیدکننده انسولین در پانکراس این افراد، یا آسیب دیدهاند و یا به کلی از بین رفتهاند. اکنون پاسخ به این سؤال حائز اهمیت است که انسولین در بدن انسان چگونه کار میکند؟
بدن انسان را مثل یک ماشین فرض کنید؛ روشن است که بدن ما مانند هر ماشین دیگری برای انجام کار نیازمند مصرف انرژی است. سه منبع تأمین انرژی در غذا شامل قندها و نشاستهها (کربوهیدرات)، روغنها و چربیها و پروتئینها (گوشت، ماهی و …) میباشند. این مواد در نهایت برای تولید انرژی شکسته میشوند و یا پس از تجزیه (برخی به شکل قند گلوکز) تبدیل به مواد ذخیرهای در کبد میشوند تا بعداً برای تولید انرژی در بدن استفاده شوند. رایجترین سوختی که در اختیار تمام سلولهای بدن قرار میگیرد، کربوهیدراتی به نام گلوکز است. گلوکز قند سادهای است که به راحتی به مصرف سلولهای بدن میرسد.
هنگامی که قند خون بالا میرود، لوزالمعده تحریک شده و پیامی را از راه خون به تمام سلولهای مغز و بدن میرساند. محتوای پیام چنین است «مقدار قند در دسترس زیاد است، آن را به مصرف برسان» این پیام همان مولکول «انسولین» است.
انسولین سبب میشود مسیری در دیواره سلول باز شود و قند دریافتی وارد آن میگردد تا به مصرف برسد یا ذخیره شود. زمانی که میزان قند خون پایین است، لوزالمعده ترشح انسولین را متوقف میکند. بدون انسولین سلولهای بدن نمیتوانند قند را وارد کنند، بنابراین از چربی به عنوان منبع تأمین انرژی استفاده خواهند کرد.
در جریان همین فرایند پیچیده است که بدن غذاهای خورده شده را مصرف میکند و تشخیص میدهد که چه نوع سوختی در دسترس دارد. در شخص مبتلا به دیابت، لوزالمعده یا نمیتواند به مقدار کافی انسولین ترشح کند و یا سلولها قادر به دریافت پیام انسولین نیستند (مانند بیشتر سالمندانی که مبتلا به دیابت میشوند).
3-1-2- چرا قند خون باید تنظیم شود؟
در افرادی که مبتلا به دیابت نیستند، قند خون همواره در سطح ثابتی حفظ میشود. تنظیم دقیق قند خون بسیار مهم است، چرا که بالا رفتن زیاد قند خون خطرناک است. در این حالت کلیهها باید قند خون را تصفیه و از طریق ادرار بدن خارج کنند. در چنین شرایطی فرد باید مقدار زیادی مایعات بنوشد تا آب کافی را برای دفع قند اضافی تأمین کند. جبران تمام آب از دست رفته مشکل است و ممکن است بدن به سرعت دچار کم آبی شود و این کم آبی، زندگی فرد را تهدید کند.
سلولها در نبود انسولین از قند به عنوان منبع انرژی استفاده نمیکنند، در عوض ناچارند از دیگر منبع اصلی موجود، یعنی چربی، انرژی مورد نیاز بدن را تأمین کنند. مصرف چربی برای بدن مشکلتر است، زیرا قادر به سوزاندن آن به طور کامل نیستند. در حقیقت در جریان شکستن چربیها مواد غیر قابل مصرفی به نام کتون در بدن تولید میشود. با افزایش این مواد در خون، شرایطی رخ میدهد که فرد احساس خشکی دهان و درد شکم میکند. اگر این حالت تشحیص داده نشود و با انسولین و مایعات درمان نگردد، احتمال دارد شخص دچار تهوع شود و با سنگین شدن تنفس و از دست دادن هوشیاری حتی منجر به مرگ شود.
خطر دیگر، پایین بودن خیلی زیاد قند خون است. مغز فقط میتواند از قند برای انرژی استفاده کند. بنابراین اگر قند کافی در دسترس نباشد، پیامهای اضطراری به سایر نقاط بدن خواهد فرستاد. در این حالت، شخص احساس گرسنگی، سردرد، سرگیجه کرده و هوشیاریاش را از دست میدهد و حتی ممکن است دچار تشنج شود. اگر قند خون ساعتهای متمادی به مقدار زیاد پایین بماند، مغز آسیب جدی خواهد دید.
بنابراین تنظیم دقیق قند خون، اهمیت حیاتی دارد و نباید اجازه داد تا قند خون خیلی بالا یا پایین برود. اگر چه دیابت، «دیابت قندی» نامیده میشود، اما دانستن این نکته حائز اهمیت است که هرگاه طریقه مصرف کربوهیدرات (قند) در بدن تغییر کند، ناگزیر نحوه استفاده از چربی و پروتئین نیز تغییر میکند. ناتوانی بدن برای استفاده صحیح از کربوهیدرات میتواند سبب افزایش چربی خون شود که به عنوان منبع انرژی جانشین، به سلولها گسیل میشوند. مراقبت صحیح از دیابت در واقع کوششی برای بهبود الگوی طبیعی استفاده از غذا و تولید انرژی است.
4-1-2- مفهوم دیابت
دیابت نه تنها به عنوان یک بیماری شایع بلکه یک مشکل بهداشتی بزرگ است که در دنیای معاصر پراکندگی گستردهای پیدا کرده است و در حال حاضر نه تنها نشانهای از توقف آن به چشم نمیرسد بلکه به شدت در حال افزایش است. هر چند در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در ابعاد مختلف همهگیرشناختی این بیماری انجام شده است، اما هنوز دانش موجود در مورد چگونگی توزیع و عوامل تعیینکنندهی آن ناکافی است.
در سالهای اخیر شیوع دیابت به طور هشداردهندهای افزایش یافته است و به عنوان اپیدمی شایع قرن مطرح شده است (کوکران، 2000). آمارها نشان میدهن