۲-۲-۱- تعاریف: (۱۹۷۳،(Black& Scholes
اختیار[۷]: قراردادی است که به دارنده آن نوعی اختیار معامله در یک دارایی مشخص را میدهد که در آن قرارداد هیچ اجباری وجود ندارد.
اختیار خرید: قراردادی است که به دارندهی آن، اختیار خرید تعداد مشخصی از سهام با قیمتی از پیش تعیین شده که حداکثر تا زمانی از پیش تعیین شده اعتبار دارد را میدهد.
اختیار فروش: قراردادی است که به دارندهی آن، اختیار فروش تعداد مشخصی از سهام با قیمتی از پیش تعیین شده که حداکثر تا زمانی از پیش تعیین شده اعتبار دارد را میدهد.
قیمت علنی کردن اختیار[۸]: قیمتی است که در قرارداد اختیار قید شده است و سهام در صورت عملی کردن اختیار با آن قیمت به فروش میرسد (همان قیمت از پیش تعیین شده).
قیمت اختیار[۹]: قیمت بازار قرارداد اختیار است که در بازار اختیارات معامله میشود.
تاریخ انقضاء[۱۰]: تاریخی است که قرارداد اختیار حداکثر تا آن روز اعتبار دارد و یا زمان عملی کردن اختیار در آن روز است.
۲-۳- تحلیل اختیارات حقیقی
در تحلیل RO تئوری اختیار معاملات مالی برای داراییهای غیرمالی توسعه داده شده است و روشی برای برقراری ارتباط بین امور مالی سازمان (غالباً کمی) و برنامه ریزی استراتژیک (غالباً کیفی) میباشد. فاکتورهای کمی را میتوان به صورت اعداد و رقم نشان داد، در حالیکه فاکتورهای کیفی یا قابل سنجش نیستند و یا به صورت مبهم میتوان آنها را مورد سنجش قرار داد. در هر دو صورت فاکتورهای انتخاب شده لزوماً فاکتورهای درست و دقیقی نیستند. تصمیم گیرندگان هم دادههای کمی و هم دادههای کیفی را در تصمیماتشان دخالت میدهند و RO میتواند این انواع داده ها که با یکدیگر سازگاری ندارند را در کنار هم قرار دهد تا تصویر کاملی را برای تصمیم گیری فراهم آورد. یک اختیار حقیقی اجازه میدهد تا تصمیمگیرنده با رسیدن اطلاعات جدید در آینده در سرمایهگذاری تغییراتی را به وجود آورد. داراییهای غیرمالی با داراییهای مالی متفاوت هستند، زیرا داراییهای مالی ملموس هستند و طبق نظر دیکزیک وپیندیک سرمایهگذاریهای غیر قابل تغییر میباشند (۱۹۹۴،Dixit & Pindyck). جدول۲-۲ تفاوتهای اختیارات معاملات مالی و اختیارات حقیقی را نشان میدهد.
بیشتر سرمایهگذاریها به مثابه اختیار خرید یک سهام هستند که در آن سرمایه گذار حق اعمال سرمایهگذاری را در قبال دریافت پروژه دارد. ارزش این پروژه به طور تصادفی در نوسان است و بیشتر گزینههای سرمایهگذاری (یا فرصتهای سرمایهگذاری) یک فرصت “حالا یا هرگز”[۱۱] نیستند. گاهی انتظار سرمایهگذاری نیز دارای ارزش است. تنها زمانی Option (اختیار و نه اجبار) اعمال میشود که پروژه کاملاً سودآور باشد.
تصمیم گیرندگان میتوانند انواع اختیارات را در اختیار داشته باشند تا قدرت انتخاب داشته باشند. همینطور میتوانند این اختیارات را به صورت موازی یا متوالی در تصمیم گیری استفاده کنند. گسترش، کاهش، پایان و تعویق گزینههای معمول در تصمیم گیری هستند که تصمیمگیرنده میتواند آنها را اجرا کند. این تکنیک ارزشی را بدست میدهد که هیچیک از روشهای NPV سنتی، [۱۲]IRR و یا تحلیل نسبت BC[13] ایجاد نمیکنند.
جدول۲-۲ تفاوتهای اختیارات معاملات مالی و اختیارات حقیقی (۲۰۰۷،Rivey).
اختیار معاملات مالی |
اختیارات حقیقی |
دارای دوره بلوغ کوتاه مدت معمولاً چند ماه |
دارای دوره بلوغ طولانی معمولاً چند سال و یا حتی چند دهه |
متغیرهای اساسی که ارزش آن را تعیین میکنند قیمت سهام یا داراییهای مالی هستند. تغییرپذیری با استفاده از سوابق قیمتهای بازار قابل محاسبه هستند. |
متغیرهای اساسی جریانات نقدینگی آزاد هستند که براساس رقابت، نیاز و مدیریت بدست میآیند. در واقع تغییرپذیری یک حدس و گمان بدون وجود سوابق و دادههای قیمتهاست. |
ارزش اختیار را نمیتوان با دستکاری در قیمت کالاها کنترل کرد. |
ارزش استراتژیک اختیار را میتوان با تصمیمات و انعطافپذیری مدیریت افزایش داد. |
ارزش هر اختیار معمولاً اندک است که وقتی جمع میشوند میلیون ها و میلیاردها میشود. |
در طی تنها یک اختیار و یک تصمیم استراتژیک امکان دارد میلیون ها و میلیاردها دلار بدست آید. |
بیش از سه دهه است که معامله میشوند (اختیارات مالی برای اولین بار در بازار اختیار معاملات شیکاگو در سال ۱۹۷۳ معامله شدند.) |
از سال ۱۹۹۰ استفاده از آنها در تصمیمات در سازمان ها توسعه یافت. |
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |