
آثار شرایط عدم اطمینان بر گزارشگری شرکت/پایان نامه تأثیر سطح عدم اطمینان بر رابطه بین ویژگیهای کیفی سود و عدم تقارن اطلاعاتی
ژانویه 6, 2019آثار شرایط عدم اطمینان بر گزارشگری شرکت
هنگامی که محیط خارجی یک شرکت در اثر رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دچار نوسان میشود، عملکرد شرکت نیز به طور ناخواسته دچار نوسان میگردد؛ زیرا شرکت به ناچار مجبور است موا اولیه، نیروی کار و دیگر عوامل تولید خود را از این محیط نامطمئن تأمین کند و کالاها و خدمات خود را نیز ذر همین محیط به فروش برساند. از آنجا که همهی این عوامل دائماً از نوسانهای محیطی خود متأثر می شوند، در نتیجه عملکرد و سودآوری شرکت را به طور ناخواسته تحت تأثیر قرار می دهند. این در حالی است که وقوع و یا عدم وقوع این رویدادها تحت کنترل مدیریت واحد تجاری نیست؛ زیرا هیچ شرکتی نمی تواند از تأثیرگذاری محیط بر عوامل تولید خود جلوگیری کند. بنابراین می توان گفت عدم اطمینان محیطی، تصمیمات شرکت و فعالیتهای آن را محدود میکند، به هر حال مدیران دارای استراتژیهایی هستند که در موقع رو به رو شدن با عدم اطمینان از آن استفاده نموده و به این عدم اطمینانها واکنش نشان میدهند. مدیریت سود یکی از انواع این استراتژیها میباشد. مدیران شرکتها به این امر تمایل دارند تا تغییرپذیری سودهای گزارش شدهی خود را کاهش دهند. در نتیجه، اقدام به مدیریت سود می نمایند. مدیریت سود، به معنای دخالت هدفمندانه در فرآیند گزارشگری مالی، با قصد رسیدن به اهداف شخصی است. و انجام مدیرت سود باعث ایجاد عدم تقارن بین مدیریت و سرمایه گذاری میشود. در عدم تقارن اطلاعاتی بالا، احتمالاً حجم مدیریت سود فرصت طلبانه نیز افزایش می یابد. علاوه بر این مدیریت سود، عدم اطمینان را درباره ی جریان نقدی آتی شرکت افزایش می دهد و این در حالی است که مدیریت سودف عدم تقارن اطلاعاتی بازار سهام را افزایش می دهد. نهایتاً، فرض میشود که کشف مدیریت سود سخت خواهد بود؛ زیرا در اعداد و ارقام حسابداری، پایداری وجود ندارد (قوش و اولسن، 2009).
استانداردهای حسابدرای معمولاً دراتی از انعطاف پذیری در انتخاب روشهای حسابدرای را برای مدیریت فراهم می آورند و مدیران معمولاً در هنگام رو به رو شدن با عدم اطمینان، بهطور فرصت طلبانهای از این روشها برای کاهش نوسانات در سود گزارش شده استفاده می کنند(بانیسر و نیومن[1]، 1996).
2-2-4 -آثار عدم اطمینان محیطی بر ارزش شرکت
همان طور که ذکر شد، مجموعهی عوامل یک سازمان شناخته شده به عنوان عدم اطمینانهای محیطی باعث ایجاد نوسانهای زیادی در سودهای گزارش شدهی شرکتها می شوند. افزایش نوسان در سود گزارش شدهی شرکتها، موجب افزایش ریسک سرمایه گذاری در نظر سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان شده و در نتیجه، سهام این گونه شرکتها با عدم استقبال سرمایه گذاران روبه رو و قیمت سهام آنها کاهش می یابد. دلیل این امر آن است که وقتی سود عملیاتی، سود هر سهم و سود تقسیمی هر سهم گزارش شدهی شرکتی از سالی به سال دیگر، نوسان زیاد و غیرقابل توجیهی داشته باشد، ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت در نظر سهام داران و سرمایه گذاران افزایش یافته، در نتیجه اشخاص کمتری اقدام به خرید و فروش سهام آنها میکنند و این کاهش حجم معاملهی سهام به مرور زمان موجب تنزال قیمت سهام این گونه شرکتها خواهد شد. از طرفی دیگر، مؤسسههای مالی و اعتباردهندگان نیز تمایل کمتری به اعطاء وام و تسهیلات مالی به این گونه شرکتها خواهند داشت و یا نرخ بهرهی بیشتر و شرایط سختتری یرای آنها در نظر می گیرند؛ زیرا عدم ثبات در وضعیت مالی شرکت معمولاً بیان کنندهی آیندهی نامطلوب برای ان بوده و برای اعتباردهندگان نیز نگرانی در مورد وصول مطالبات را به وجود می آورد. در این رابطه، در سال1987 موسز در طی تحقیقهایی درباره ی نحوه ی تاثیر گذاری نوسان سود بر نرخ استقراض و قیمت سهام که نوسانهای سود با نرخ استقراض شرکتها رابطه ی مستقیم داشته و به طور معکوس بر قیمت سهام تأثیر می گذارد. در نتیجه، شرکتهای دارای نوسان زیاد سود، ناگزیر به پذیرش نرخ استقراض بیشتری خواهند بود و قیمت سهام آنها نیز کاهش پیدا می کند. با این وجود چنین شرایطیريال مدیران به منظور جلوگیری از کاهش قیمت سهام شرکت و امکان تآمین مالی آسان همچنین تحصیل بیشتری مبلغ پاداش در قراردادهایی که قسمتی از پاداش مدیران بر مبنای سود حسابداری تعیین میشود؛ همواره علاقه مند به گزارش سودهای نسبتاً یکسان و صعودی در طی دوران تصدی گری خود هستند(والاس[2]، 2004).
ایجاد نوسانهای زیاد ناشی از شرایط عدم اطمینان در سود گزارش شده، یک عامل منفی در ارزیابی عملکرد مدیران تلقی شده و امنیت شغلی آیندهی آنها را به مخاطره میاندازد؛ زیرا سهامدران همواره مدیران را مقصر کاهش قیمت سهام و افزایش نرخ استقراض شرکت میدانند و سعی میکنند با تعدیل حقوق و مزایای آنها و یا تعویض آنها در سال بعد چنین زیانهایی را جبران نمایند(قوش و اولسن، 2009). در نتیجه مدیران همواره حقوق و پاداشهای مطمئن و یکسان را نسبت به حقوق و پاداشهای نامطمئن و چر نوسان ترجیح میدهند.
[1] Bannister and Newman.
[2] Wallace